گِن ِ صد در صد لاغری!
پنجشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۱ ب.ظ
هربار که میخوام یه پست با پِیرنگ طنز بنویسم،یه نگاه میندازم به صفحه ای که جلوم بازه و جمله ی "بلاگ بیان،رسانه متخصصان و اهل قلم" !! و دم و دستگاهی که سیستم بیان داره،شیطونو لعنت میکنم،بَک اسپیس میگیرم نوشته هامو و سعی میکنم مودبانه و فاخر بنویسم:))
مخصوصن این قالبی که هول هولکی درست کردم،تا وقتی که سر فرصت یه خوشگل موشگلشو درست کنم،به شدت برام تداعی کننده مهمونیای رسمیه،که یهویی دعوت میشم،بدون هیچ آشنایی با میزبان و بقیه مهمونا و مجبورم یه گوشه خیلی متشخصانه بشینم و با وقار در جواب گفته های بقیه با یه لبخند فِیک سر تکون بدم و شیطنتمو مث این خانومای چاق که برای مخفی کردن قسمتهای اضافه بر سازمان چربیاشون،مجبورن زیر لباسهای شیکان پیکانشون گِن بپوشن،یه جورایی قایم کنم:|
و صد البته همونجور که هیچ چیزی تا ابد مخفی نمیمونه،و آخرش همون خانوم چاقه وقتی که فکر میکنه هیچکی حواسش نیست،میاد یه شیرینی بذاره دهنش،یهو بُلوپی شکمش میزنه بیرون،بعله،شیطنت ِ منم اینجوری آشکار میشه:))))
خلاصه که هنوز حس معذب بودن داریم:دی
و صد البته همونجور که هیچ چیزی تا ابد مخفی نمیمونه،و آخرش همون خانوم چاقه وقتی که فکر میکنه هیچکی حواسش نیست،میاد یه شیرینی بذاره دهنش،یهو بُلوپی شکمش میزنه بیرون،بعله،شیطنت ِ منم اینجوری آشکار میشه:))))
خلاصه که هنوز حس معذب بودن داریم:دی
۹۴/۰۳/۰۷