به یک سبز ملایم مگر نمیشود دل بست؟

درختی سبز در اعماق جنگلهای گیلانم
که از لبخند لبریزم ، که از گریه گریزانم


*سید حمیدرضا برقعی
با خیلی دخل و تصرف!!!

لطفن لبخند بزنید:)
اینستاگرام من:
_eversmiling_

کلمات کلیدی

همیشه پای یک آدامس در میان است!

شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۲۳ ب.ظ

امروز بهم آدامس تعارف کرد!به خودم لرزیدم،آدامس برای ِ من معادل خاطره های ِ خوب ِ بد است.معادل ِ دست در دست روزهای ِ زیادی را پیاده رفتن به سمت ِ غروب خورشید و حرف زدن درباره ی خاص بودن ِ من و تو. دوست داشته شدنهای ِ الکی،تند تند زدن ِ قلب برای ِ هیچ و پوچ،چندتا عاشقمی؟دیوونه باش،دیوونه ی دلم باش،اگه پسر بودم حتمن باهات ازدواج میکردم که برای ِ خود ِ خودم باشی،یه چیز سبز ِ ترش که بچسبه به دندون،آدامس ِ سیب ِ ریگلی،همکلاسی ِ نفهمی که گفت "بعضی دخترا،اینقد بی ارزشن که به پسرا آدامس تعارف میکنن" و جمله ی "شما که بیان میکنی این موضوعو،خودتو فهمیده میدونی اونوقت؟" و با حرص جویدن ِ آدامس.به خودم آمدم و دیدم هنوز یک بسته آدامس ِ توت فرنگی گرفته جلوی ِ روم و میگوید "بردار دیگه،امان از این دخترا با این حساسیتاشون!بردار بریم سراغ موضوع پایان نامه ت" و برداشتن ِ یکی و با بغض فکر کردن ِ به اینکه امسال چهارمین سال ِ آن روزهای ِ خوب ِ بد است!



+دو سال پیش نوشتم...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۹
همیشه لبخند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">